English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 215 (4879 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cycle time U زمان دوره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
period U زمان تناوب دوره
periods U زمان تناوب دوره
accumulate U جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
accumulates U جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
accumulating U جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
failure U تعداد مشخص خطا در یک دوره زمان معین
failures U تعداد مشخص خطا در یک دوره زمان معین
cob web theorem U ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
idle time U دوره فترت زمان بیکاری
period/stretch/lapse of time U دوره زمان
time period U دوره زمان
period U دوره زمان
time span U دوره زمان
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
Other Matches
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods U دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
colporteur U کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presents U زمان حاضر زمان حال
seek time U زمان جستجو زمان طلب
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
presenting U زمان حاضر زمان حال
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
present U زمان حاضر زمان حال
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
presented U زمان حاضر زمان حال
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequencies U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency U زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
semifinal U مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
cryptoperiod U زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
short cycle annealing U سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
tensing U زمان فعل تصریف زمان فعل
tense U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest U زمان فعل تصریف زمان فعل
tensed U زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses U زمان فعل تصریف زمان فعل
tenser U زمان فعل تصریف زمان فعل
coursed U : دوره
terming U دوره
perimeter U دوره
edge U دوره
reviewal U دوره
rim U دوره
edges U دوره
perimeters U دوره
rhythms U دوره
termed U دوره
careered U دوره
set U دوره
careering U دوره
careers U دوره
courses U : دوره
pool U دوره
stadiums U دوره
course U : دوره
rhythm U دوره
stadia U دوره
setting up U دوره
periodicity U دوره
career U دوره
border U دوره
term U دوره
one's d. U دوره
epochs U دوره
pools U دوره
pooled U دوره
epoch U دوره
bordering U دوره
bordered U دوره
sets U دوره
eras U دوره
era U دوره
stadium U دوره
Ice Age U دوره یخ
periphery U دوره
peripheries U دوره
sessions U دوره
phased U دوره
session U دوره
phases U دوره
phase U دوره
periods U دوره
compass U دوره
he has run his race U دوره
to have ones fling U دوره
period U دوره
rimless U بی دوره
cycle U دوره
rims U دوره
circuits U دوره
cycled U دوره
instar U دوره
outline U دوره
outlining U دوره
outlines U دوره
outlined U دوره
contemporary U هم دوره
contemporaries U هم دوره
circuit U دوره
felly U دوره
cycles U دوره
felloe U دوره
angular velocity sight U زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
refersher course U دوره استثنایی
refersher course U دوره توجیهی
short term U دوره کوتاه
tempering cycle U دوره بازپخت
to run over U دوره کردن
convalescence U دوره نقاهت
action period U دوره کنش
advance course U دوره عالی
termtime U دوره تصدی
return perion U دوره تناوب
adolescence U دوره جوانی
quadrentnium U دوره چهارساله
process U دوره عمل
recurrence interval U دوره تناوب
term of maintenance U دوره نگاهداری
tip circle U دوره نوک
encompass U دوره کردن
the rim of a wheel U دوره چرخ
age U دوره عصر.
ages U دوره عصر.
the iron age U دوره بی رحمی
revolution U یک دوره کامل
revolutions U یک دوره کامل
huckster U دوره گرد
the iron age U دوره ستمگری
encompassed U دوره کردن
hucksters U دوره گرد
encompassing U دوره کردن
innings U دوره تصدی
quadrennium U دوره چهارساله
snakebite U دوره بدشانسی
processes U دوره عمل
encompasses U دوره کردن
puerperium U دوره نفاس
termtime U دوره تحصیلی
Ice Age U دوره یخبندان
testing time U دوره ازمون
the a of infancy U دوره بچگی
cycles U دوره گردش
cycle U دوره گردش
senescence U دوره سالخوردگی
trochoid U دوره گرد
trivium U دوره نخستین
trimester U دوره سه ماهه
triennium U دوره سه ساله
term U دوره انتصاب
retrace time U دوره بازگشت
retrace period U دوره بازگشت
transition period U دوره انتقال
retrace interval U دوره بازگشت
stretch U خط ممتد دوره
retention period U دوره ابقا
termed U دوره انتصاب
return interval U دوره بازگشت
terming U دوره انتصاب
meeting U یک دوره مسابقه
meetings U یک دوره مسابقه
schooltime U دوره تحصیلی
tour U یک دوره مسابقه
toured U یک دوره مسابقه
touring U یک دوره مسابقه
tours U یک دوره مسابقه
rimmed U دوره دار
tournament U یک دوره مسابقه
itinerant U دوره گرد
tournaments U یک دوره مسابقه
strolling U دوره گرد
cycled U دوره گردش
rest period U دوره استراحت
stretched U خط ممتد دوره
house party U دوره خانگی
careers U دوره زندگی
careers U دوره رسمی
fiscal year U دوره مالی
fiscal years U دوره مالی
courses U دوره مسیرتیراندازی
coursed U دوره مسیرتیراندازی
sexennium U دوره شش ساله
course U دوره مسیرتیراندازی
Recent search history Forum search
1time is prceious it has great
3service times
3service times
3service times
1life cycle ceremonies
1rite de passage
1Newton's Original Experiment to test the Universality of Gravity (1680's) a) Used a large (normal) pendulum with different substances as the weight. b) If the E.P. is correct, then the period of oscil
2Once it's downloaded, please run the Kaspersky Malware Scanner software. This might take a moment and involve a few steps.
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1شما چه زمان به مکتب میرید.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com